نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





مزار عشق

نام:

محمدرضا

تاریخ تولد:

روز وصال یار

تاریخ وفات:

روز مرگ عشق

بیا سر مزار من

اروم و اهسته عزیز

طاقت گریه ندارم

اشکی برای من نریز


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 14:54 | |







رفتن تو مرگ من

 دلم مثل طناب دور گردنم

واست تنگ شده بود

ولی با رفتنت

واسه همیشه زیر پامو خالی کردی


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 14:30 | |







نی و دل

بگذر از نی من حکایت میکنم

وز جدایی ها شکایت میکنم

نی کجا این نکته ها اموخته؟!

نی کج داند نیستان سوخته؟!

بشنو از من بهترین راوی منم

راست خواهی هم نی و هم نی زنم  نشنو از نی

نی حصاری بیش نیست

بشنو از دل

دل حریم دلبریست 

نی چو سوزد خار و خاکستر شود

دل چو سوزد خانه ی دلبر شود

 


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 14:27 | |







ایین دنیا

 دنیا را بد ساخته اند

کسی که دوست داری دوستت ندارد

کسی که تورا دوست دارد تو دوستش نداری

اما کسی که تو دوستش داری و او هم دوستت دارد

به رسم و ایین زندگانی به هم نمی رسند

و این رنج است

زندگی یعنی این

 

دکتر علی شریعتی


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 14:14 | |







خریدار دل

 گفتمش:دل میخری؟!پرسید:چند؟!

گفتمش:دل مال تو تنها بخند

خنده کرد و دل ز دستانم ربود

تا به خود باز امدم او رفته بود

دل ز دستش روی خاک افتاده بود

جای پایش روی دل جا مانده بود


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 14:8 | |







روزی که........

 ارزو دارم  شبی عاشق شوی

ارزو دارم بفهمی درد را

تلخی برخورد های سرد را

می رسد روزی که بی من سر کنی

می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی

می رسد روزی که شبها در کنار عکس من

نامه های کهنه ام را مو به مو از  بر کنی


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 14:7 | |







می دونست  دلم اسیره

  ولی رفت

می دونست گریه ام میگیره

ولی رفت

می دونست تنهایی سخته

می دونست

می تونست باهام بمونه

نتونست


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 13:37 | |







رویای یخی....

 پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

 و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم

 بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشکهایم

 همه روزه، میشنیدم صدای عشق را

 حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

 همه شب;

 پشت پرده، سایه ای از جنس تو اردو زده بود

 رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

 که مرا بالا میکشاند تا دب اکبر

 و در مجادله ناکوک دل و عشق،

 کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

 تو میدانستی;

 رویای شیرینم، یخیست

 "هایش" کردی

 چه ساده تبخیر شد از گرمی نفسهایت...


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 12:26 | |







زندگی خوب است......

 انکار نمی کنم،زندگی خوب است

اینجا همه چیز است

آینه،قرآن،ظرفی آب

تسبیح،شمع،دیوان حافظ

در کنار خوابهای یاسی رنگ!

مرا ببین،نگاه کن مرا

ار حنجره کوچه صدایت کردم

افسوس!

میان باد پیچید،همه فریاد من

نگاه کن مرا، مراببین

در این تنهایی

در پشت فاصله ها

بالهای چشمانم را می بندم

شاید بیایی...

تکرار می کنم، زندگی خوب است...


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 12:27 | |







قصه ی دلگیریست......

 قصه ی غم انگیز نه! غصّه ی دلگیریست؛

به خورشید غزل خوان نگاه می کنم و

می خوانم 

ناز آفتابگردان را...

نمی پوشانم

دستان سرد تماشا و

با تمام توان دستان گرم نفس ها را می فشارم

می نشینم

 به التماس دریای غروبی رنگ و

می بوسم

مروارید طلوعی رنگ را...

می بویم

 باغچه ی نمناک و

در آغوش می گیرم

غنچه گل سرخ را...

می بینم

اشک باران را و

قد می کشم زیر سایه برگ نجیب

مرا ببخش 

تقصیر من نیست

می خواهم ببینم،

امّا

امان از دست این

دنیای بی ذوق!


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 12:28 | |



صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 12 صفحه بعد